◕‿◕ فدات بشم که سر کارم نزاشتی ایندفعه!!! ◕‿◕
سلام خوشگل قشنگ ١٧ میلی متری مامان.
خوبی جیگر طلا با اون قلف خوشملت؟؟؟
بگردم نی نی نازمو که مامانشو این دفعه خوشحال کرد.
دردت به جونم مامانی. دیروز رفتم سونو دکتر فرزانه. یکی از دوستای گل مامان به اسم خاله سمیر با زور برای مامانی تونسته بود واسه ١٦ شهریور وقت بگیره. منم ٨.١٥ اونجا بودم و دکتر نیومده بود. پذیرش شدم و شروع کردم به صلوات فرستادن. بابایی هم اس ام اس داد ببینه رفتم سونو یا نه؟ گفتم بهش که نوبتم نشده. بعدم عمه فریبا ساعت ٨.٣٠ اس ام اس داد بهش گفتم که معلوم نیست کی برم وقتی اومدم خبر میدم و دوباره تسبیحمو برداشتم و اولین صلوات که فرستادم خانوم منشی گفت مامانی بفرمایید سونو ١.
منم پریدم رفتم تو اتاق. کیفمو آویزون کردم و دراز کشیدم رو تخت. دکی اومد ژل زد به دلم و بعد چند تا دکمه از دستگاه سونو رو فشار داد و اون سری دستگاه رو یه بار به چپ برد و بعد به راست و بعد میخواست ببره به سمت چپ که یهو وسط ثابت موند. روی سقف یه تلویزیون بود که منم میتونستم سونو رو ببینم که من یهو دیدم با این حرکت دکتر یه قسمتی از صفحه سونو قرمز و آبی شد. باخودم گفتم اینم شانس منه! اومدم یه جای مجهز حالا دستگاهشونم خراب شد. یهو دیدم پایین تلویزیون یه خط های قرمزی مثل ضربان قلب نشون میده و همون لحظه دکتر صدای قلب نازتو پخش کرد. اینقدر محکم میزد که صداش کل اتاق رو پر کرده بود. اشکم میومد بدون اراده خودم و میلرزیدم. لرزشم و تکون خوردن بدنم اینقدر زیاد بود که حتی دکتر فهمید و بهم گفت یک لحظه تکون نخور. چند دقیقه دیگه سونو کرد و دوباره صدای شیرین قلبتو گزاشت برام و منم با جونو دل گوش میدادم. بعدم گفت چند تا عکس انداخت و گفت تمومه و بلند شو. بعدم من رفتم خونه مامان منیژ و کلی با عمه فریبا و خاله مرجان و مامان منیژ راجع به شما صحبت کردیم.
دست از پا نمیشناختم ولی یکمم ناراحت بودم. راستش دلم بخاطر بابایی غصه داشت. خیلی دلش میخواست صدای قلبتو بشنوه ولی سرکار بود و نتونست بیاد. منم میخواستم صدای قلبتو ضبط کنم ولی دست تنها بودم و نمیشد.
خلاصه از اتاق اومدم بیرون و اولین کاری که کردم به بابایی اس ام اس دادم. براش نوشتم:
"سلام بابایی. من یه قلبی داشتم عین گنگیش میزد!"
و بابایی بلافاصله جواب داد:
بعدم به عمه فریبا اس ام اس داد و بعدم خاله مرجان زنگ زد. خلاصه همه خوشحال شدن.
عزیز دل مامان این سونو خیلی کارش دقیق هست و تو جواب سونو نوشته همه چیز طبیعیه و شما اوایل هفته ٨ هستی. یعنی گل مامان وارد ٣ ماهگی شده. مبارک باشه. ایشالا ٣٠ سالگیتو ببینم مادر.
نمیدونم خیلی دلم پیش بابایی هستش باید یه جور خوشحالش کنم. آخر این مطلبم جواب سونوتو میزارم و اینکه وقتی بابایی اومد عکس سونو رو هم میزاریم.
fetal ultrasonography show a single"
سونوگرافی جنینی نشان میدهد یک
normal intrauterine gestational sac
ساک حاملگی درون رحمی نرمال
containing a normal fetus with clear hear beats.
شامل یک جنین با ضربان قلب واضح است.
uterine walls are normal and measured
دیواره های رحمی نرمال هستند و
length of the cervical canal is 6 cm.
وطول شمرده شده کانال سرویکس 6 س م است.
there is no abnormal pelvic mass and
هیچ توده لگنی غیرعادی وجود ندارد و
both ovaries are intact.
هر 2 لوله تخمدان سالم هستند."