◕‿◕ ای کیو نی نی ◕‿◕
سلام تربچه نقلی مامان. خوبی طلای من؟
عزیز دردونه بالاخره رفتیم سونوی ان تی اونم با بابایی.بابایی برای بار اول صدای قلب نازتو شنیدوکلی هم فیلم گرفت. اقای دکتر هم گفت تا اونجا که من میبینم همه چیش سالمه ولی بخاطر چاقی مامانی گفت نمیشه جزئیات زیادی رو دید. بعدم یه عکس ٣ بعدی ناز از شما گرفت که مثل ای کیو سان دستت رو کلته و داری فکر میکنی.
گلم ممنونم از شما که برای مامان منیژ دعا کردی. الان حاش خیلی بهتره. از سونو رفتیم اونجا و عکستو بهش نشون دادیم دیگه ضعف کرده بود بابا میکی هم همیطور. خاله مرجانم که عکستو برداشته بود برده بود به عمه فریبا نشون بده. عمه همش میگفت به نظرت چرا دستشو گذاشته رو سرش؟!!
جمعه هم مامان شـَ شـَ و بابا گودی و عمه ندا و عمه هدی و عمو لقمان دیدن عکستو کیف کردن.
مامان جون و خاله منم دیدن عکستو و کلی ذوق کردن.
گلِ مامان من معذرت میخوام که مامانی چاقه و شما اذیت میشی. خیلی دوست دارم.