ایلیاایلیا، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره

بز بز قندی مامان مریمــ و بابا رهامـــ

◕‿◕ یه آپ بی هدف ◕‿◕

1390/10/7 14:55
451 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر طلای مامانی.

خوبی قند عسل شیطونم؟شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

الهی مامان دور شما بگرده اینقدر عسلی شدی. شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےپسرک من امروز ٢٥ هفته شدی. وای که چه زود داری بزرگ میشی و من بی قرار تر واسه دیدنت.شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

میدونی تا حالا ٢-٣ بار خوابتو دیدم. شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے خیلی پسر اروم و خوبی بودی. مامانی تو خواب شیرت دادم.

پسرم چقدر تکونات قوی و زیاد شده.شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے الانم داری تکون میخوری همه کسم.www.smilehaa.orgمامانی کلی چاق شدم. هرچی میبینم دهنم اب میوفته. شکلکهای جالب آروین

الهی مامان کور شه نبینه قند عسلش گرسنشه!!! www.smilehaa.orgدیروز باید از قند خون میدادم و از ١٠ شب باید ناشتا میبودم. صبح که بیدار شدم واسه بابایی صبحونه بزارم تو هم فکر کردی الان ما هم یه چیزی میخوریم همش وول خوردی ولی باید ناشتا میموندیم که بریم برای ازمایش. تا ساعت ٩ هی تکون خوردی که من غذا بخورم و سیربشی ولی نمیشد و این وسط فقط دل من کباب شد. وقتی تو ازمایشگاه اون پودر گلوکز رو دادن و من خوردم با چنان هیجانی تکون میخوردی که نگو. بمیره مامان واسه گل پسرش. بعدم کار بانکی و اخرم ساعت ١ گذشته بود ناهار خوردیم و لالا کردیم.

خوشگل پسر مامان منیژ رفته بود کیش برای تو هم یه چیزایی خریده اورده.

راستی مامانم چرا به سمت چپ دل مامان علاقه داری؟؟؟ شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےدیشب رفته بودی سمت چپ دل مامان و کلت پیدا بود. دست بابایی رو گذاشتم رو سرت گفتم پسری رو ناز کن بزار تورو هم حس کنه.

ایلیا میدونی خیلی عشقی واسه مامان؟؟؟ اصلا فکر نمیکردم اینقدر بخوامت و شیرین بشی واسم.

گل پسر تولد بابایی هم خیلی خوش گذشت. شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےدوستای بابایی واسه تو هم کادو خریده بودن ٢ دست لباس خوشگل. من برای بابایی فلش خریدم و از طرف شما هم کیک خریدم.

برای همه دعا کن مامانی.شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

خاله مرجان
7 دی 90 16:45
عليك سلام پسرطلا.وايييييييييييي چه مامان ماهي دارهپسرمون.الهي هميشه سايه ي مامان باب روسرت باشه گل ـ خاله. قول ميدم زوده زود تيكرتو درس كنم
خاله مرجان
9 دی 90 12:48
سلام جونم سلام عمرم سلام پسري ناز خوبي گلم؟نميگي من يه خاله مرجان دارم دلش واسه من تنگ ميشه؟پسري چرا وقتي داري تكون ميخوري من دستمو ميذارم رو دل ماماني و باهات حرف ميزنم تا بازم تكون بخوري آروم ميشي؟مورچه بلا نكنه داري حرفاي خاله رو گوش ميدي؟يه بــــــــــــــوس گنده
هنگامه
10 دی 90 18:42
مامان مهرناز
11 دی 90 8:49
سلام مريم جون منم ديروز آز قند خون دادم انشالله كه ايليا جون هميشه سالم باشه و تكوناي قويش خوشحالتون كنه همونطور كه تكوناي پسري دل من و باباشو شاد ميكنه.
مامان مسافر کوچولو(امیررضا)
11 دی 90 20:34
عزیزم این روز ها هم تموم میشه و نینی به دنیا میاد .تمام این روز ها خاطرهست.قدرش بدون