◕‿◕ تولد ٢ سالگی گل پسرم ◕‿◕
سلام عخش مامانییی خوبی نازدارمممم. اومدم برات از تولد ٢ سالگیت بگم. درسته دیر اومد ولی تولدت رو درست روز دنیا اومدنت گرفتیم. لالا هم اومده بود کمکمون. تازه ١ ٢ ظهر بود تصمیم گرفتیم که چی بپزیم برای شام چون کلا برنامه شام نداشتیم. وقتی از آزمایش اوردمت کلی خرید کردم و بعدم با خاله دست به کار شدیم. ظهر سر ناهار بودیم که دیدیم در خونه رو میزنن. بابا رهام رفت درو باز کرد و وقتی برگشت یه سبد گل بزرگ دستش بود. همه تعجب کرده بودیم. ولی وقتی رو گل رو دیدیم این جمله نوشته شده بود: " دودَ یعنی بادکنک تولدت مبارک" اون دسته گل رو بابایی مهربون فرستاده بود.من که اشکام بند نمیومد ال...
نویسنده :
مامان مریمــ و بابا رهامــ
12:43